روایت داستان با عکس

اهمیت روایت بصری در عکاسی

همه روایت و داستان سرایی را دوست دارند زیرا داستان ها بهترین راه برای برانگیختن احساسات هستند.آنها می توانند ما را هیجان زده کنند، بخندانند، به گریه بیاندازند یا اینکه حس ترحم ما را نسبت به سایرین ترغیب کنند.اما بهترین نکته در مورد داستان ها سادگی آنهاست:

داستان هایی در مورد دیگران به ما کمک می کند تا خودمان را بهتر بشناسیم.و این دلیل نقش مهم داستان سرایی بصری در عکاسی است.در این قسمت سه روش برای افزودن احساس داستان سرایی در عکاسی به شما آموزش می دهیم.

روایت داستان با عکس

اهمیت روایت بصری در عکاسی 

همه روایت و داستان سرایی را دوست دارند زیرا داستان ها بهترین راه برای برانگیختن احساسات هستند.آنها می توانند ما را هیجان زده کنند، بخندانند، به گریه بیاندازند یا اینکه حس ترحم ما را نسبت به سایرین ترغیب کنند.

اما بهترین نکته در مورد داستان ها سادگی آنهاست: داستان هایی در مورد دیگران به ما کمک می کند تا خودمان را بهتر بشناسیم.و این دلیل نقش مهم داستان سرایی بصری در عکاسی است.

در این قسمت سه روش برای افزودن احساس داستان سرایی در عکاسی به شما آموزش می دهیم.

توانایی برانگیختن احساسات را از طریق اثرتان تمرین کنید

اگر داستان یک جمله باشد، احساسات کلمات آن هستند.بنابراین قبل از اینکه در شناسایی توانایی مان برای خلق داستان های بصری دقیق تر شویم، بهتر است با برانگیختن احساسات در تصاویرمان شروع کنیم.

به خیابان، منظره طبیعی یا استودیو با هدف خلق عکسی نگاه کنید که احساسی را برمی انگیزاند.با احساسات ابتدایی مانند خوشحالی یا ناراحتی شروع کنید.

به سادگی صداها نیست.بلکه برای ایجاد حس شادی می توانید از کسی که لبخند می زند عکس بگیرید یا از او بخواهید که برایتان لبخند بزند، اما این کار زیادی ساده است اینطور نیست؟

به علاوه همه می دانند که تاریکی و غم پشت چهره ای که به زور می خدد، وجود دارد، از کسی عکس بگیرید که واقعا خوشحال است.سعی کنید به خارج از کادرها فکر کنید و خلاق باشید.

وقتی در مورد خوشحالی فکر می کنید چه رنگ هایی به ذهن تان می رسد؟

آیا می توانید خوشحالی را با یک شی یا یک عکس انتزاعی منعکس کند؟

وقتی در مورد غم فکر می کنید چه نوری به ذهن تان می رسد؟ آیا آبی روشن سپیده ام است یا یک روز مه آلود؟

پس از تمرین کردن این احساسات، به زمینه های عاطفی آنها فکر کنید.مفاهیمی مانند خانواده، تنهایی، ترس، گرما و غیره.مجددا خلاق باشید و به دنبال راه اسان نباشید.برای مثال سعی کنید مفهوم خانواده را بدون نمایش افراد در عکس القا کنید.

در مورد قهرمانتان فکر کنید

از هلکور گرفته تا شرک، از مونالیزای دا وینچی تا دختر افغان مک کوری، هر داستان خوبی باید یک شخصیت داشته باشد که بیننده با آن ارتباط برقرار کند.

باید در مورد این شخصیت به عنوان ابزاری برای برانگیختن احساسات فکر کنید.شخصیت خوب می توانید هیچ چیز یا یک نفر باشد.او یک سوژه قابل توجه از یک چهره تا یک درخت تنها در یک منظره طبیعی است.بعضی ها شخصیت پیشرو را با مکان یا ژانر عکاسی اشتباه می گیرند.

برای مثال یک بازار یا خیابان نمی تواند شخصیت پیشرو باشد، آنها فقط دسته بندی های کلی هستند که پس زمینه عکس را توصیف می کنند.در مورد عکس های روایت گر موفق مانند عکس Nick Ut به نام The terror of war که در زمان جنگ ویتنام گرفته شده، فکر کنید.نمی توان گفت که عکس در مورد جنگ ویتنام است، زیرا هزاران عکس در آن زمان گرفته شده، اما تنها چند عکس در خاطره ها مانده است.

این عکس درباره جنگ در ویتنام نیست، درباره دختر بچه 9 ساله ای است که از گرمای شدید فرار می کند.در واقع این عکس توجه را به خود جلب کرد و بر روی اکثریت مردم جهان تاثیر گذاشت و برنده جایز Pulitzer شد.

این دختر بچه شخصیت اصلی است، او قهرمان عکس است.در میان تمام افراد موجود در عکس، اوست که بیشتر از همه در خاطر می ماند.از دیدگاه فنی، ضخیت اصلی روایت داستان باید نگاه بیننده را به عکس جلب کند.می توان آنرا مانند قلابی برای جلب توجه دانست.

لحن بصری خاص خود را بسازید

چرا عکس می گیرید؟
این سوالی است که به نظر مهمترین سوال در ذهن ما عکاسان است.
هر کدام از ما یک دلیل برای عکاسی داریم که یا سرگرمی ماست یا حرفه ما. پس از خودتان بپرسید، چرا؟

چون عکاسی را دوست دارم، پاسخ درستی نیست.باید دقیق تر شوید و از خودتان بپرسید، فایده ثبت لحظات برای شما چیست؟
پاسخ به این سوال دیدگاه و لحن بصری خاص شما را شکل می دهد.

بسیاری باور دارند که عکاسی به آنها کمک کرده تا زندگی آشفته شان را سامان دهند به همین دلیل است که از مناظر طبیعی عکس می گیرند.بسیاری از دوربینشان برای نگاه کردن به تمام چیزهایی که می ترسند، استفاده می کنند “و یا بیشتر بر روی مفاهیم تنهایی و انزوا کار می کنند.
بعضی ها هم عکاسی را مانند شکار احساسات می دانند و عکاسی به آنها کمک کرده تا درون تاریکشان را به جهان نشان دهد.بخاطر داشته باشید عکاسی فقط در مورد انتخاب دیافراگم صحیح، وضوح لنزها یا تنظیمات دوربین نیست، بلکه در مورد عناصر مهمتری مانند لحن، احساسات و دیدگاه به زندگی است.

منبع:akkasi.art

میانگین امتیازات ۵ از ۵