35 نکته و قانون راهنما در عکاسی

در عکاسی، ما دو سطح نسبتا متفاوت از قانون و اصل را داریم. برخی از آنها راهنما هستند، برخی دیگر پیشنهاد. برخی کلی هستند، و برخی جزئی. مسئله این است که ما واقعا نمی دانیم کدام یک از آنها کدام هستند. تنها نتیجه نهایی، یعنی عکس، مشخص می کند که آیا قانون مهم بوده یا نه.

با این حال، رویکرد یک عکاس آماتور با یک عکاس باتجربه متفاوت است. عکاس تازه کار باید آثار اساتید را مطالعه کند، قوانین را بررسی کند، و ببیند چه موقع عدم پذیرش قوانین توسط آنها باعث ایجاد یک تصویر می شود.

در این مطلب لنزک نگاهی فوری به ۳۵ نکته و قانون راهنمای عکاسی می اندازیم که هر یک با متنی کوتاه و عکس توضیح داده شده است. مطالعه این آموزش عکاسی را به شما عزیزان توصیه می کنیم چراکه می توانید نکات زیادی را سریع آموخته یا مرور کنید.

یک سوال اصلی در عکاسی این است که «ترکیب بندی چیست؟» ترکیب بندی عکس نحوه حرکت چشم های ما در میان یک تصویر را کنترل کرده، و مشخص می کند که اشیاء در داخل یک تصویر نسبت به یکدیگر چگونه باید قرار داده شوند، به گونه ای که جذابیت بصری ایجاد کنند – و عکس برای بیننده جذاب تر شود.

اگر از ترکیب بندی به درستی استفاده شود، یک عکس عادی را به یک تصویر خارق العاده تبدیل می کند.با گذشت زمان، قوانین یا هنجارهای مختلفی ایجاد شده است که بهترین رابطه میان این المان ها را مشخص می کنند. ترکیب بندی نقشه راه مطمئنی است که چشم های ما را در میان جزئیات یک عکس هدایت کرده و اهمیت اصلی را به سوژه نسبت به المان های پشتیبان می دهد.

از زمان اولین حکاکی هلیوگرافیک در سال ۱۸۲۵، سیستمی از مضامین بصری ثبت شده است. این الگوهای اساتید به سیستمی از قوانین یا رهنمودها توسعه یافته است.اصطلاح «قانون غیر قابل نقض» در بهترین حالت یک ترکیب ضد و نقیض است.

اگر قوانین برای نقض شدن وضع می شوند، پس چرا ما آنها را داریم؟ با این حال، نقل قول مورد علاقه من در مورد آنها این است: «قوانین برای اطاعت احمق ها و هدایت خردمندان هستند.» در عکاسی، قوانین ما مهم اند، اما در عین حال مهم نیستند. یک تصویر عالی از تمام قوانین پیشی می گیرد، اما گاهی اوقات یک قانون نقض شده یک عکس را کاملا خراب می کند.

در عکاسی، ما دو سطح نسبتا متفاوت از قانون را داریم. برخی از آنها راهنما هستند، برخی دیگر پیشنهاد. برخی کلی هستند، و برخی جزئی. مسئله این است که ما واقعا نمی دانیم کدام یک از آنها کدام هستند. تنها نتیجه نهایی، یعنی عکس، مشخص می کند که آیا قانون مهم بوده یا نه.

با این حال، رویکرد یک عکاس آماتور با یک عکاس باتجربه متفاوت است. عکاس تازه کار باید آثار اساتید را مطالعه کند، قوانین را بررسی کند، و ببیند چه موقع عدم پذیرش قوانین توسط آنها باعث ایجاد یک تصویر می شود.

قوانینی که شاید نباید نقض شوند

اولین دسته بندی شامل قوانینی است که شاید هیچ وقت نباید نقض شوند. اینها قوانین مربوط به تخلفاتی هستند که به نوعی از یک عکس بیرون پریده و فریاد می زنند «من یک عکس فوری هستم».

تراز سفیدی، وضوح تصویر، و نوردهی مناسب

اینها بسیار مهم هستند!

35 نکته و قانون راهنما در عکاسی

بیش از حد آبی است.

خط افق صاف

۳۰ درجه کج بودن خط افق می تواند خوب باشد، اما سه درجه همیشه بد است.

خط افق کج – قطعا خوب نیست

جدایی سوژه از پس زمینه

این امر با استفاده از عمق میدان یا شدت نوردهی محقق می شود.

عمق میدان – کنترل آن و سپس نادیده گرفتن آن!

بررسی لبه ها

بعد از اتمام پس پردازش، اطراف لبه های عکس خود را بررسی کنید. آیا چیز حواس پرت کننده ای در آنجا وجود دارد؟ آنها را با ابزار Content Aware حذف کنید.

Content Aware می تواند یک ابزار نجات دهنده در عکاسی باشد (برای ژانرهای خاصی از عکاسی)

پس پردازش بسیار قوی

نیازی نیست کل عکس تغییرات قوی داشته باشد. از یک ماسک لایه استفاده کنید، و بر روی قسمت های تاثیر نگرفته از عکس اصلی رنگ کنید. این امر به خصوص برای چهره ها صدق می کند.

به راحتی ممکن است در پس پردازش دچار افراط شوید – وقفه در هنگام کار در پس پردازش مهم است.

دست ها و پاها

چه برای حیوان و چه انسان، اگر شما زانوها یا آرنج ها را در عکس نشان می دهید، بهتر است پاها و دست ها را نیز نشان دهید.

قطع کردن یک پا و یک دست – هیچ وقت خوب نیست!

حرکت در عکس

اگر سوژه در حال دویدن، قایقرانی یا حرکت است، مطمئن شوید که در جهتی به سمت مرکز تصویر قرار داشته باشد. عکسی که در آن سوژه در حال ترک تصویر است، می گوید که ناحیه پشت سوژه متحرک چندان مهم نیست.

حرکت به سمت مرکز

رنگ انتخابی

همانطور که اسکات کلبی می گوید، «هیچ چیزی مانند رنگ انتخابی بیانگر سال ۱۹۸۰ نیست». در اینجا نکته این است که فقط به دلیل این که فتوشاپ امکان استفاده از رنگ انتخابی را به شما می دهد، به این معنی نیست که انجام آن ایده خوبی است. این کار تاریخ مصرف گذشته و قدیمی شده است.

رنگ انتخابی – همه ما این کار را می کنیم، اما شاید نباید بکنیم.

هم تراز کردن

زمانی که شکل هندسی ساختمان ها یک المان کلیدی در عکس شماست، مطمئن شوید که خطوط موازی، موازی باقی بمانند. درست مانند خط افق، کمی انحراف معمولا بد است، اما انحراف خیلی زیاد قابل قبول است.

هم تراز کردن – این مورد مربوط به درجه و زاویه اجسام است

تکنیک ها یا دستورالعمل هایی که همیشه باید در نظر باشید

این لیست دوم به جای قوانین، بیشتر شامل یک سری تکنیک است. اینها دستورالعمل ها و تکنیک هایی هستند که برای چشم خوشایند می باشند. آنها الزامی نیستند، اما درک قدرت و تاثیر آنها برای هر عکاس ضروری است.

قانون یک سوم

به عکس فضایی برای تنفس می دهد، با این حال برخی عکس ها داد می زنند که باید در مرکز باشند.

قانون یک سوم محل قرارگیری برج را تعیین می کند.

خط افق

از قرار دادن خط افق عکس خود در وسط تصویر اجتناب کنید. آن را بر روی خط اول یا دوم قانون یک سوم قرار دهید.

استفاده از قانون یک سوم برای خط افق

قانون اعداد فرد

سه شیء در یک عکس برای این که بیننده نتواند تصویر را به دو نیم تقسیم کند، مفید هستند.

سه بهتر از دو است.

نقطه دید

در حالت عادی نقطه دید مستقیما به سمت سوژه قرار دارد. تغییر آن مغز بیننده را مجبور می کند تا به طور فعال تمرکز کند، که جذابیت بیشتری در عکس ایجاد می کند.

نگاه کردن به پایین از فاصله دور یا نگاه کردن به بالا از نزدیک، رابطه با سوژه را به کلی تغییر می دهد.

خطوط هدایتگر

خطوط اصلی شما باید نگاه بیننده را به سمت سوژه هدایت کنند، نه این که حواس آنها را از نقطه جذابیت تصویر دور کنند.

خطوط هدایتگر توجه را به سمت تصویر جلب می کنند.

تقارن

ایجاد تقارن به شیوه ای عجیب در واقع بیننده را به دیدن دو تصویر مرتبط فریب می دهد، که بر قدرت عکس می افزاید.

این تصویر از دو عکس تشکیل شده است. تقارن در چرخ و فلک، قطار، و ساختمان ها در واقع به ایجاد یک حس تقارن سه گانه کمک می کند.

کادر را پر کنید

تمام قسمت های تصویر باید سوژه را کامل یا تقویت کنند.

پر کردن کادر

متعادل کردن المان ها

در عکس هایی که شامل یک سوژه خارج از مرکز هستند، چیزی را در قسمت خالی عکس قرار دهید تا عکس را تقویت یا متعادل کند.

سوژه در سمت راست، در سمت چپ متعادل شده است.

از چپ به راست

این یکی از آن پیشنهادات ظریف است که چون ما در غرب از چپ به راست می خوانیم، جهت حرکت در عکس های ما نیز باید از چپ به راست باشد (این برای زبان های چپ به راست برعکس است).

حرکت در جهتی که ما می خوانیم

الگوها

در عکس هایی که سوژه در واقع هندسی است، باز هم مطمئن شوید که خطوط و زوایا یکدیگر را کامل کنند.

تقارن در یک شهر

کودکان

قانون در اینجا ساده است. زانو بزنید! سطح چشم برای یک بزرگسال با کودک متفاوت است. عکس گرفتن از کودکان به سمت پایین معمولا بد است، مگر این که بخواهید تصویر اغراق آمیز باشد.

هم سطح کودک باشید.

پس زمینه ها

همیشه از پس زمینه های خود آگاه باشید. رنگ های عجیب، اشیائی که در جای خود نیستند، و نوری که جهت درستی ندارد، می توانند تمرکز بیننده را از سوژه دور کنند. هدف پس زمینه، کامل کردن و جلب توجه فقط به سمت سوژه است.

اهمیت پس زمینه ها

کادربندی

چه برای یک صحنه و چه یک پرتره، گاهی اوقات کادربندی دقیق می تواند نگاه بیننده را مستقیما به سمت نقطه تمرکز عکس بیاورد.

کادربندی سوژه

عمق یا تختی در تصویر

مشکل زمانی است که هیچ یک از این دو به دست نمی آید.

عمق تصاویر کنترل شده است

در مرکز قرار دادن (مرکزیت) چشم غالب

اگر چشم غالب در مرکز تصویر قرار داشته باشد، این حس را القا می کند که سوژه دارد بیننده را در اطراف اتاق دنبال می کند.

در مرکز قرار دادن چشم غالب

کراپ کردن

بسیاری از عکس ها، مانند آنهایی که شامل ورزش هستند، به یک کراپ بسته نیاز دارند. احساسات و حرکات در آن عکس ها کلیدی هستند، بنابراین به صورت بسته کراپ کنید.

کراپ کردن یک اکشن (حرکت)

کنترل رنگ ها

وقتی عکس می گیرید از رنگ ها آگاه باشید. رنگ ها را در تصویر با هم هماهنگ کنید. یاد بگیرید که چه رنگ هایی با هم تناسب دارند و کدام یک ندارند. در چرخه رنگ، رنگ های متضاد مکمل یکدیگر هستند و به خوبی با هم تناسب دارند.

رنگ سوژه با رنگ شیء مرتبط است

هندسه

استفاده خلاقانه از اَشکال هندسی در یک عکس به ایجاد یک کشش پویا بین سوژه و پس زمینه کمک می کند. با این حال، در این کار زیاده روی نکنید!

هندسه یک شهر

مجاورت

مجاورت زمانی اتفاق می افتد که عکاس برای نشان دادن تضاد یا شباهت، از دو آیتم در کنار هم در یک تصویر استفاده می کند.

هر تصویر دارای ویژگی های متضاد یا مشابه است که به جلب توجه دقیق تر بیننده کمک می کند.

جستجو برای احساسات

تصویری که احساس شادی یا غم را از قلب بیننده بیرون می کشد، کلیدی است. احساسات همیشه باید هدف نهایی شما باشد.

سادگی

بسیاری از اوقات ممکن است عکاس بیش از حد در مورد روند کار فکر کند، و در نتیجه گیج و سردرگم شود. گاهی اوقات بهترین چیز «سادگی محض» است.

نه پیچیده، نه بغرنج، بلکه ساده است.

سرگرم کننده بودن

به دنبال آن جنبه های منحصر به فرد فرهنگ باشید که باعث خنده مردم می شوند.

سرگرمی با یک دوربین.

دنیای بدون رنگ

دیدن محیط اطرافتان به صورت سیاه و سفید در غیاب رنگ باعث می شود یک زیبایی درونی به منصه ظهور برسد. گاهی اوقات رنگ می تواند ماهیت واقعی یک تصویر را پنهان کند. سیاه و سفید، بازگشت به روزهای اولیه عکاسی را تسهیل می کند.

آگرا و اوکیناوا بدون رنگ

خطوط مورب

به ایجاد جذابیت کمک می کنند، زیرا راهی برای حرکت نگاه در میان تصویر فراهم می کنند. آنها همچنین یک حس حرکت و پویایی به تصویر می بخشند که تصویر را دراماتیک تر می کند.

مسیرهایی در میان تصویر

فضای منفی

بخش بزرگی از فضای خالی اطراف سوژه اصلی که به برجسته کردن فضای مثبت مهم کمک می کند. فضاهای مثبت و منفی با هم یک تصویر را می سازند.

فضای منفی یا فضای عمدا استفاده نشده، برای برجسته کردن سوژه

خورشید پشت سر شما

در روزهای اولیه عکاسی با فیلم، زمانی که تمام چیزی که یک نفر داشت یک دوربین با یک تنظیم کننده و یک فیلم کُند بود، این مورد شاید یک قانون طلایی بود. با این حال، در حال حاضر احتمالا عکس این قضیه درست است. امروزه برای پرتره یا عکس های نمایشی، عکاس معمولا سایه باز یا خورشید را با یک زاویه می خواهد. با استفاده دقیق از پس پردازش، نباید از وجود خورشید در پشت سرتان بترسید. هایلایت ها را می توان کنترل کرده و سایه ها را روشن کرد.

کنترل خورشید در روبرو

بهتر است از برخی سوژه ها عکس نگیرید

برخی سوژه ها وجود دارند که همه ما از آنها عکس می گیریم و به مرور زمان بهتر است آنها را رها کنیم. این چیزی است که اسکات کلبی در رابطه با مسیرهای راه آهن، سگ ها، و مردم در خیابان ها در مورد آن صحبت می کند. دلیل دو مورد اول شاید این است که اغلب از آنها عکس گرفته می شود. اما، هنگام عکس گرفتن از افراد رهگذر، مسئله بیشتر مربوط به یک حس ورود سرزده و احترام است. همچنین آنها سوژه سهل الوصول عکاسی خیابانی هستند.

هنگامی که عکاسان از کسی که در خیابان زندگی می کند عکس می گیرند، چیز ارزشمندی برای خود به دست می آورند، با این حال چیزی برای سوژه بیچاره نمی گذارند. من شخصا گاهی اوقات این کار را تنها بعد از تعامل با آن افراد انجام داده و در عوض چیزی به آنها می دهم – مثل یک وعده غذا. ما یک عکس می گیریم، و سوژه غذا می گیرد.

یک مورد مدرن را هم می توان به لیست چیزهایی که نباید از آنها عکس گرفت، اضافه کرد. این مربوط به افرادی است که پشت تلفن هستند! این تصاویر قطعا دارند معمولی و کلیشه ای می شوند. هر عکاس خیابانی از این عکس ها دارد. همچنین می توان آنها را به مواردی که سوژه سهل الوصول عکاسی خیابانی هستند، اضافه کرد. عکس گرفتن از کسی در پشت تلفن در هر جایی بسیار آسان است. همه ما از این عکس ها می گیریم، اما باید بدانیم که آنها از لحاظ بصری دارند معمولی و کسل کننده می شوند.

اینها تنها عکس های تلفنی هستند که تا به حال به کسی نشان دادم. علت آن هم هماهنگی رنگ ها در اولی و زاویه دید در دومی است.

خلاصه

موارد بالا را چه به عنوان مجموعه ای از قوانین و چه مجموعه ای از تکنیک ها در نظر بگیریم، برای تمام عکاسان مهم است که در روند خلاقانه خود آنها را در نظر بگیرند. گاهی اوقات فقط کافی است چند قدم به سمت چپ یا راست برداریم. با این حال، این دو قدم می توانند کلید به دست آوردن یک عکس پویا باشند.

و در آخر، قانون اصلی برای هر عکاس این است که آثار دیگران را مطالعه و بررسی کند. چه آثار انسل آدامز باشد، چه دوروتی لانگ، و چه هر عکاس دیگری، مهم است که ببینید دیگران چگونه یک روند خلاقانه را طی کرده اند. بزرگترین مدرسه عکاسی، مجموعه گسترده ای از کتاب های عکس است. هدف این است که دیدگاه عکاسی خودتان را ایجاد کنید، و این امر تنها با مطالعه دیدگاه های دیگران محقق می شود.

منبع:lenzak.com

نویسنده: چارلز لوی (Charles Levie)

میانگین امتیازات ۵ از ۵