پرسپکتیو در عکاسی چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟
پرسپکتیو در عکاسی موضوعی کاملاً سخت و گیج کننده است.
این موضوع در مورد چگونگی نشان دادن یک جهان سه بعدی در یک صفحه دو بعدی است. بسیاری از چیزها به جایی که شما هنگام ثبت یک صحنه ایستاده اید بستگی دارد.
این مقاله به بررسی پرسپکتیو از تمام زوایای ممکن می پردازد. و به شما می گوید که دقیقاً هدف از پرسپکتیو چیست؟
پرسپکتیو در عکاسی چیست؟
عکاسی پرسپکتیو به دو حوزه می نگرد. این دو حوزه عبارتند از:
- رابطه فضایی بین اشیاء درون یک تصویر. پرسپکتیو باعث می شود یک عکس دو بعدی مانند یک صحنه سه بعدی احساس شود. از طرفی دیگر می توان گفت که دلایلی که بسیاری از تکنیک های ترکیب بندی کار می کنند بخاطر پرسپکتیو است. از خطوط پیشرو و وزن متعادل گرفته تا عمق میدان کم.
- دیدگاه ما، یا قرارگیری صفحه فیلم/حسگر در رابطه با موضوع.
در یک نکته اساسی، پرسپکتیو پیزی است که به عکس عمق می دهد. کارهای زیادی وجود دارد که می توانیم انجام دهیم تا یک صحنه واقعی و طبیعی تر به نظر برسد.
به یاد داشته باشید، یک عکس سه بعدی نیست. این تنها نمایشی از یک جهان سه بعدی است.
درست همانطور که از تاری حرکت برای ایجاد احساس استفاده می کنیم، از پرسپکتیو نیز برای ایجاد تصوری از عمق استفاده می کنیم. به همین دلیل است که عکاسی پرسپکتیو بسیار مهم است.
بیایید از دید فیزیکی به پرسپکتیو نگاه کنیم
کارهایی وجود دارد که می توانید برای تغییر زاویه دید یک تصویر انجام دهید. با حرکت در اطراف دوربین خود، می توانید دید بهتری نسبت به سطح چشم همیشگی خود به دست آورید.
عادت کرن به زاویه عکاسی از هر سطح چشمی اتفاقی است که به راحتی برای هر عکاسی می افتد. شما در ههنگام ثبت تصویر متوجه چیزی می شوید که توجه شما را جلب می کند و می خواهید ان لحظه را ثبت کنید.
اما اگر می خواهید عکاسی شما تاثیرگذار تر باشد، باید حرکت کنید!
چرا باید به چپ و راست حرکت کنید
وقتی با صحنه ای روبرو می شوید، اولین ایده خود را دنبال نکنید. یک قدم به چپ یا راست بردارید تا موقعیت و زاویه بهتری پیدا کنید.
حتی حرکت یک متری نیز می تواند تاثیر زیادی بر تصویر شما داشته باشد. اگر فاصله کمی را جابجا شوید، پس زمینه تغییر چندانی نمی کند. اما پیش زمینه دچار تغییر می شود. هرچه پیش زمینه نزدیکتر باشد، تأثیر آن بیشتر است.
ممکن است پس از کمی جا به جایی متوجه شوید که می توانید به طور طبیعی مثلا کوه را با درختان دور و اطراف قاب کنید. رعایت این موضوع می تواند بهترین عکسی باشد که گرفته اید. حداقل، شما پرسپکتیو متفاوتی را امتحان کرده اید و تاثیری که می تواند داشته باشد را دیده اید.
این موضوع هنگام عکاسی از معماری اهمیت بیشتری دارد. قرار نیست یک عکس بگیرید و به خانه بروید.
اگر برای عکاسی از چیز خاصی به این سفر رفته اید، باید از زمان خود به خوبی استفاده کنید. در اطراف سازه قدم بزنید و از موقعیت های جانبی مختلف آن منطقه عکس بگیرید. ممکن است متوجه شوید که ایده هایتان با هر حرکت تغییر می کند.
چرا باید به بالا و پایین حرکت کنید
موقعیت یا موقعیت دوربین خود را تغییر دهید. به این ترتیب، می توانید دیدگاه های جالب و جدیدی پیدا کنید.
تصور کنید در حال عکاسی از یک خیابان هستید. شما تصمیم می گیرید که پرسپکتیو سگی با جثه متوسطی را داشته باشید. شما به طور کامل به جهان در زوایای مختلف نگاه خواهید کرد.
همه ما روز به روز خیابان را با یک چشم نگاه می کنیم. اما اگر موقعیت و دید خود را تغییر دهید، یک برداشت جالب و جذاب از مکان معمولی که هر روز می بینید خواهید داشت.
عکس برداری از یک چشم انداز بالاتر به شما دیدگاه متفاوتی از یک شی می دهد. اگر از ساختمانی از سطح خیابان عکاسی می کنید، فقط قسمت کوچکی از آن را می گیرید.
شما می توانید دوربین خود را به سمت بالا زاویه دهید (ما در پاراگراف بعدی در مورد این موضوع به طور کامل صحبت خواهیم کرد). رعایت این مورد به شما پرسپکتیو عجیب و جالبی می دهد
سعی کنید از طرف دیگر خیابان بروید و کمی از نمای بالا تری عکاسی کنید. سپس می توانید ساختمان را خیلی طبیعی تر نشان دهید.
چرا باید زاویه خود را تغییر دهید
تغییر زاویه به شما امکان می دهد جهان را از جنبه ای متفاوت ببینید و نشان دهید. من که در بوداپست زندگی می کنم، از دیدن اینکه تعدادی از مردم اصلا به بالا نگاه نمی کنند، شوکه شده ام.
تمام جزئیات جالب ساختمان ها در طبقه اول است. البته شایان ذکر است که تا زمانی که همیشه جلوی خود را نگاه نکنید، اینها را نخواهید دید.
همین امر در مورد نگاه کردن به پایین نیز صدق می کند. دلیلی وجود دارد که چرا عکاسی هوایی بسیار محبوب است. دلیل ان کاملا واضح است چرا که این تصاویر چیزهای جدید و هیجان انگیزی را به ما ارائه می دهند.
ما تقریباً هرگز نمی توانیم دنیا را از موقعیت بالایی ببینیم. نگاه کردن به پایین در یک زاویه به ما یک نگاه تازه و یک چشم انداز جدید می دهد. شایان ذکر است که نباید حتما ویو شما حالت چشم پرنده ای باشند. اما بهتر است که از یک زاویه بالا تری عکسبرداری کنید.
متوجه خواهید شد که می توانید اندازه سوژه ها را دستکاری و تغییر دهید. می توانید با تغییر انها درک یک عکس را دشوار کنید. ذهن قدرتمند و در عین حال تأثیر پذیر ما را گیج کنید.
انحراف یک پرسپکتیو ی راهی رایج برای گیج کردن مغز انسان است. وقتی از یک ساختمان بلند از نزدیک عکس می گیرید مشخص می شود.
قسمت بالای ساختمان از صفحه فیلم/حسگر دورتر از پایین است.این موضوع به سوژه این تصور را می دهد که در حال سقوط است.
از دید مفهومی به پرسپکتیو نگاه کنید
شما همیشه مجبور نیستید خودتان را برای به دست آوردن پرسپکتیو یا زاویه ای متفاوت حرکت دهید. می توانید از ایده های مفهومی نیز استفاده کنید.
با نگاه کردن به صحنه و تصور تصاویر نهایی راهی عالی برای یافتن بهترین چشم انداز است. شما می توانید ذهن بیننده را فریب دهید تا به یک صحنه خاص نگاه کند.
از فاصله برای ایجاد پرسپکتیو های مختلف استفاده کنید
در این مورد، فاصله بیشتر باعث به وجود امدن یک ایده مفهومی است تا فیزیکی. ما در مورد فاصله بین شما و موضوعی که باید به آن فکر کنید صحبت نمی کنیم.
به فاصله بین پس زمینه و سوژه نیز نگاه کنید. نزدیک ترین سوژه به شما بزرگترین به نظر می رسد.
مغز ما فاصله را به عنوان تفاوت بین پس زمینه و سوژه یا پیش زمینه تصور می کند. هنگامی که شیئی را می بینیم که دید شی دیگری را مسدود می کند، پس این موضوع بدان معنا است که اولین شی به بیننده نزدیکتر از ان یکی است.
این مورد به عنوان پرسپکتیو همپوشانی در عکاسی شناخته می شود. اگر این همپوشانی تکرار شود، بیننده یک واقعیت سه بعدی را دریافت می کند.
سعی کنید از یک منظره، به عنوان مثال، یک منظره شهری، با زاویه از یک نقطه دید بالا عکاسی کنید. به این ترتیب می توانید پرسپکتیو بیننده را دستکاری کنید.
با پر کردن کادر، بیننده هیچ نقطه منبعی را برای اندازه گیری ندارد. این یک راه عالی برای گیج کردن و اضافه کردن جذابیت به یک صحنه است.
از قوانین ترکیب برای نتایج جالب استفاده کنید
از ترکیب بندی در یک صحنه یا محیط برای ایجاد ایده ای از عمق استفاده کنید. خطوط پیشرو این کار را به خوبی انجام می دهند. وقتی به یک تصویر نگاه می کنیم، چشمان ما به دور یک صفحه دو بعدی می چرخد.
با این حال، با نگاه کردن به تصویری که در آن صحنه چشمان ما را به درون میکشد، احساس عمق میدهیم.
انسان ها فاصله را از طریق همگرایی خطوط و صفحات در یک زاویه قضاوت می کنند. این “چشم انداز خطی” است و شما می توانید آن را نیز دستکاری کنید.
وقتی به خطوط موازی در فاصله دور نگاه می کنیم، این احساس را به ما می دهند که در فاصله دور به هم می رسند. این نقطه ملاقات نقطه ناپدید شدن است و ما حتی اگر نتوانیم آن را ببینیم آن را حس می کنیم. خطوط ریلی یک مثال عالی برای این مورد هستند.
خطوط موازی همگرا یک توهم ایجاد می کنند. این نشان دهنده فاصله یا عمق در صحنه عکاسی شده است.
برای افزودن تنوع، لنزهای مختلف را آزمایش کنید
لنزها راهی عالی برای تغییر پرسپکتیو شما از یک صحنه هستند. لنزهای مختلف می توانند به شما در گرفتن توهمات پرسپکتیو مختلف کمک کنند.
یک لنز تله فوتو تمایل دارد سوژه و پسزمینه را به هم نزدیکتر کند. در حالی که لنزهای فوق عریض یا چشم ماهی باعث می شوند که دورتر به نظر برسند.
این لنزهای واید همچنین اجسام طرفین را کوچکتر نشان می دهند. آنها همچنین سوژه های مرکز را بسیار بزرگتر از آنچه در واقعیت هستند می کنند.
این لنزها همچنین تمام خطوط مستقیم خارج از محور لنز را خمیده جلوه می دهند. این موضوع می تواند درک شما از صحنه و عمق بازنمایی آن را تغییر دهد.
بسیاری از مردم فکر می کنند که تغییر فاصله کانونی دیدگاه شما را تغییر می دهد. ممکن است میزان نزدیک شدن شما به یک موضوع را تغییر دهد. اما دیدگاه شما تغییر نمی کند.
از دیدگاه اجباری برای ایجاد یک توهم استفاده کنید
راه دیگری که دیدگاه ما از یک صحنه تغییر می کند، ایده پرسپکتیو اجباری است. این به اندازه نسبی اشیاء و موضوعاتی است که از آنها عکس می گیرید.
این شامل فاصله است. اما فاصله بین دو موضوع مهم در پیش زمینه و پس زمینه.
مغز ما به گونه ای باهوش است که ما ایده هایی درباره بزرگی اقلام جمع آوری کرده ایم. همه ما اندازه درخت، خانه یا ماشین را می دانیم.
اما اگر فردی را به اندازه یک سازه ببینیم (برج ایفل، برج کج) چه می شود؟ ما نمیتوانیم تصور کنیم که شخص واقعاً آنقدر بزرگ است.
سعی کنید اشیاء را در فواصل مختلف قرار دهید. اما این تصور را ایجاد کنید که آنها در یک هواپیما هستند. مطمئناً تصاویر شگفت انگیزی تولید خواهید کرد.
با وضوح، رنگ و کنتراست بازی کنید
ما میتوانیم با کنار گذاشتن چیزها از صحنههایمان بر عمق تأثیر بگذاریم. کاهش کنتراست، پراکندگی نور یا اشباع کردن رنگ همه ابزارهای مفیدی در این زمینه هستند زیرا درک عمق را از ما می گیرند.
با فوکوس کردن لنز خود روی “بی نهایت”، همه چیز را در صحنه در فوکوس قرار می دهید. اما، اگر کمتر از آن تمرکز کنید، تصور از عمق بیشتر می شود.
چرا؟ خوب، چشمان ما جایی برای استراحت ندارند، بنابراین تصور این است که صحنه آنقدر عمیق است که هرگز تمرکز را پیدا نمی کند.
کلام اخر
دفعه بعد که قصد عکاسی از یک صحنه را دارید، عکاسی پرسپکتیو را در نظر بگیرید. این به شما کمک می کند تا بهترین موقعیت و زاویه را برای گرفتن عکس پیدا کنید. و به عکاسی شما تنوع می بخشد.
هنگامی که با یک سوژه یا صحنه روبرو می شوید، باید از آن به طرق مختلف عکاسی کنید. این به شما کمک می کند طیف وسیعی از تصاویر را بگیرید تا مورد علاقه خود را انتخاب کنید.
منبع:digicenter.ir
فهرست مطالب این مقاله